و گفت:

گاهی آدم، تو جنگ با خودش، باید اونقدر پیش بره که یه ویروونه بسازه از وجودش. اون‌وقت، از دل اون ویرونه یه نوری، یه امّیدی، یه جرئتی جرقه می‌زنه.


شهرزاد!

بس نیست این همه ناکامی؟ این همه بدبختی؟ توی دنیایی که دو روز بیشتر نیست، منتظر چی هستیم؟ کدوم معجزه؟ کدوم خوشبختی بادآورده؟